۱۳۹۱ اردیبهشت ۳۱, یکشنبه

خسته

خسته ام
تنهام
نه به تنهايي تو
نه به تنهايي عشق
نه به تنهايي فردای غم انگیز دلم
که به تنهايي این رنگ غروب پاپیز
که در ان دل شده از غصه ی عشقت لبریز
و به تنهايي ابر تیره
که از این خلوت ما میگذرد
سایه ای بر دل ما می افتد
دل رنجیده ز غم میگیرد
و در این تنهايي
عاشقی می میرد ...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر